«ای کسانی که ایمان آوردهاید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که مایهی حیاتتان است».
عصر ما، عصر سقوط و انحطاط انسانیت و دنیای بیتفاوتی نسبت به مسائل و امور سرنوشتساز است. بشریت امروز از خدای خود دور مانده، معنویت از زندگی او رخت بربسته و هوای نفس و خودمداری بر او چیره گشته است. انسان امروز معیار زندگی را به جای اینکه از خدا بگیرد، از هنرپیشهها، رقاصان، طرفداران تکاثر، ولگردان بیتفاوت، شکمبارهها، صاحبان اندیشههای الکل زده و… میگیرد. در این هنگامهی فراموشی الگوهای اصیل و در روزگاری که انبوه مکاتب و طرحها و اندیشهها و نیز غوغای دعوتها از سوی صاحبان علم یا فلسفه، نتوانسته است باری از دوش بشریت بردارد و راه سعادتی را که مورد آرزوی اوست به او نشان دهد نیازی به بازگشت، احساس میشود، نه بازگشت از مدنیت و رشد بلکه بازگشت به منبع مدنیت رشد آفرین، یعنی خداوندی که آفریدگار ما و آگاه به مصالح و خیر و شر ما است.
آن کس که تصور کند بیش از خدا و بهتر از او راههای خیر و شر و مصالح انسان را درمییابد، بسیار جاهل است، و نیز آن کس که میپندارد دیگران بیش از خداوند میتوانند موجبات خیررسانی را برای انسان فراهم کنند، در نادانی مرکبی دست و پا میزند.
نهجالبلاغه که دریای بیکرانی است نشات گرفته از چشمهسار ولایت الهی و از منابع عمدهی دین اسلام است که به اذعان ما، مکتب نجاتبخش انسانها از ورطههای انحطاط و فساد بوده و خواهد بود.
عبارات و کلمات حکیمانهی این کتاب، از فکر بلندی به انسانها عرضه شده که بر همهی علوم و فنون و حقائق و واقعیتهای جهان آفرینش، آگاهی کافی دارد و در طول تاریخ بشریت برای اولین و آخرین بار فرمود:
«ایها الناس سلونی قبل ان تفقدونی، فلانا بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض، قبل ان تشغر برجلها فتنه تطا فی خطامها و تذهب باحلام قومها».2.
: «ای مردم پیش از آنکه مرا نیابید آنچه میخواهید بپرسید که من به راههای آسمان از طرق زمین آشناترم. بپرسید پیش از آنکه فتنه و فساد سرزمین شما را پایمال کند، سایهی شوم خود را بر آن بگستراند، و عقلهای شما را دگرگون سازد».
همچنین میفرماید:
«ان محلی منها محل القطب من الرحا. ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر»
: «… من در گردش حکومت اسلامی همچون محور سنگهای آسیابم که بدون آن آسیاب نمیچرخد. سیلها و چشمههای علم و فضیلت از دامن کوهسار وجودم جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشهها به افکار بلند من راه نتوانند یافت».
کتابی که ترجمهی آن را از نظر خواهید گذراند بررسی کوتاهی است دربارهی زندگی اجتماعی و کیفیت ساختار یک جامعه، در نهجالبلاغه. جامعهای که ارج نهادن به ارزشها و کرامتهای انسانی، نفی هرگونه استبداد و خودکامگی و خودمداری، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی، بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی، تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، مشارکت عامهی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی، و به طور خلاصه، «حاکمیت اسلام ناب محمدی ص و علوی» که همانا قانون زیستن با کرامت و عبودیت مطلق حضرت حق جل و علا است در آن باشد
......
مطالعه ی متن کامل کتاب "تصویر زندگی در نهج البلاغه" در سایت رسمی اینفو کتاب