خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خود آنها در میان آنان برانگیخت که بر آنهاآیات خدا را تلاوت کند و نفوس آنان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنان احکام شریعت وحقایق حکمتبیاموزد ، هر چند که قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند .موضوع تعلیم و تربیت «انسان است و طراحی نظام صحیح و جامعی برای تعلیم وتربیت انسان ، تنها از ناحیه وحی ممکن خواهد بود . قرآن کتاب انسان سازی و علیعلیه السلامترجمان و مبین قرآن است .چه کسی غیر از آن حضرت میتواند مفسر کتاب خدا باشد ؟ همو که اعلم به وحی وسنت و سیره نبوی و اسبق به ایمان و اقرب به پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله است .در قسمتی از خطبه قاصعه در معرفی خود میفرماید :
من در دوران نوجوانی ، بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم و شاخههای بلند درختقبیله ربیعه و مضر را درهم شکستم; شما به خوبی موقعیت مرا از نظر خویشاوندی و قرابت ومنزلت و مقام ویژه نسبتبه رسول خدا میدانید : او مرا در دامن خویش پرورش داد; من کودک بودم ، او همچون فرزندش مرا در آغوش خویش میفشرد و در استراحتگاه مخصوصش جای میداد ، بدنش به بدنم میچسبید و بوی پاکیزه او را استشمام میکردم; غذا را میجوید و در دهانممیگذاشت . هرگز دروغی در گفتارم نیافت و اشتباهی در کردارم پیدا ننمود … .من همچون سایهای به دنبال آن حضرت حرکت میکردم و او هر روز نکته تازهایاز اخلاق نیک برای من آشکار میساخت و مرا فرمان میداد که به او اقتدا کنم . مدتی از سال ، مجاور کوه حرا میشد ، تنها من او را مشاهده میکردم و کسی جز من او را نمیدید . در آن روزغیر از خانه رسول خدا ، خانهای که اسلام در آن راه یافته باشد وجود نداشت .
......
ادامه مطلب ...تربیت، رکن اصلی زندگی هر انسانی را تشکیل میدهد و سرنوشت هرکس بر محور تربیت او ورق میخورد. ارزش انسان به تربیت اوست و انبیاء آمدند تا بشر را تربیت کنند. طلوع انسانیت هرکس در گرو تربیت الهی اوست و غروب او نیز به فقدان یا سوء تربیت او باز میگردد.امّا چگونه باید به تربیت انسانها پرداخت؟ و از چه اهرمهایی میتوان کمک گرفت؟
بدون شک، یکی از راههای تربیت دینی که جامع تربیتهای فردی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و اقتصادی است ارائه الگوهای تربیت یافته است. و در این میان ذکر قصههای تربیتی، آدمی را به اندیشه وا میدارد و اندیشه، قدم اوّل در کسب تربیت است. چه این که قرآن کریم در آیه 176 سوره اعراف میفرماید:
«فاقصص القصص لعلهم یتفکرون» قصهها را حکایت کن شاید بیندیشند.مطالعه اخلاق و احوال دیگران، زمینه علم و اندیشه است و علم و اندیشه کلید تحرکات تربیتی است. قصههای تربیتی ذهن را باز میکند و با فضایل اخلاقی و نمونههای پرورش یافته آشنا میگرداند. ذکر الگوها، تأثیر خوبی در ترغیب و تحکیم مایههای تربیتی و اخلاقی دارد. بر همین اساس، کتاب قصههای تربیتی که شامل 120 داستان برگزیده از بهترین قصههای مستند است میتواند قدم خوبی در جهت تربیت الهی و انسانی کسانی باشد که دوست دارند به تربیتی جامع رسیده و روح خود را به فضایل اخلاقی زینت ببخشند. و البته جوانان و نوجوانان میتوانند به بهرههای تربیتی بیشتری از قصههای آن نایل گردند.
......
ادامه مطلب ...دوست داریم زندگیهایمان ، سرشار از صمیمیت و خونگرمی و صفا باشد .حریم انسانها و حرمت همگان ، محفوظ بماند و معاشرتهایمان نشاتگرفته از «فرهنگ قرآنی و تعالیم مکتب باشد .و این ، یعنی «زندگی مکتبی .پایداری و استحکام رابطههای مردمی ، در سایه رعایت نکاتی است کهبرگرفته از «حقوق متقابل افراد جامعه باشد .در اینکه «چگونه باید زیست و چه سان با دیگران باید رابطه داشت ، نکتهایاست که در بحث «آداب معاشرت میگنجد .بر خلاف فرهنگ غربی ، روح و محتوای فرهنگ دینی ما بر پایه «ارتباط ، «صمیمیت ، «تعاون ، «همدردی و «عاطفه استوار است . جلوههای این فرهنگبالنده نیز در دستورالعملهای اخلاقی اسلام دیده میشود .«زندگی مکتبی ، در سایه شناخت این رهنمودها و به کار بستن آنها درصحنههای مختلف زندگی است ، نه با شعار و ادعا . به هر میزان که معیشت ومعاشرت ما با اینگونه هدایتهای دینی در مقوله رفتار ، هماهنگ باشد ، به هماناندازه زندگیهایمان «مکتبی است . مسلمان باید بهگونهای در چارچوب اصول وسنن فرهنگ دینی خودش زندگی کند که با شهامت و افتخار ، بتواند «امضای دین را پای همه رفتارش بگذارد و زندگیش «برچسب اسلام داشته باشد و الگویاسلامی را بر زندگی خویش در خانه و جامعه ، سایهافکن سازد .«آداب برخورد» ، «دید و بازدید» ، «رفت و آمد»های خانوادگی و دوستانه ، نحوه «گفتار» و «رفتار» با اقشار مختلف ، «دوستی و حد و حدود آن ، مراعات حقوق دیگران ، «ادب و سپاس و احترام ، از جلوههای بارز اخلاق معاشرتاست . اینگونه رابطههای اجتماعی ، با عنوانهای مختلف و در شرایط گوناگونانجام میگیرد . گاهی به صورت «صلهرحم است; در ارتباط با اقوام و بستگان . گاهی نام «عیادت به خود میگیرد; در مورد بیماران . گاهی نسبتبه برادران وخواهران دینی ، عنوان «زیارت مییابد ، گاهی با همسایگان است ، گاهی بامستمندان . گاهی هم بر محور اطعام است و گاهی به شکل مسافرتهای دور ونزدیک و بردن هدیه و آوردن «سوغات سفر» . گاهی هم برای شرکت در مجلس عقدو عروسی یا مشارکت در مراسم سوگ و تسلیتگویی است .به هر حال ، همه اینها نوعی «رابطه و «معاشرت است و نشاندهنده منشانسانی و فرهنگ اخلاقی هر فرد . اسلام نیز در این بارهها بسیار سخن گفته و رهنمودداده است که در این کتاب ، گوشهای از معارف و آموزشهای دین در این زمینهها رامرور میکنیم .باشد که «فرهنگ خودی و «هویت دینی را پاس بداریم و با افتخار وسربلندی و رها از سلطه فرهنگی بیگانه و با تکیه بر رهاورد مکتب و وحی ، زندگی وروابط خویش را بر پایه ارزشهای برگرفته از قرآن و اهل بیت (علیهمالسلام) ، سامان بخشیم و برای نسلهای آینده هم «ادب و اخلاق را میراث بگذاریم .آنچه پیش روی شماست مجموعهای است از رهنمودهای اخلاق دینی درمعاشرت با دیگران که نخست ، در سالهای 78 - 1376 در مجله پیام زن با عنوان اخلاق معاشرت انتشار یافت و اینک با اندکی بازنگری تقدیم میگردد .
......
ادامه مطلب ...تربیت
پروردگار بزرگ، اوّلین مربّی انسانها است. او انسان را به وسیله حوادث و رویدادهای طبیعی، تربیت میکند. پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «اَدَّبَنی رَبّی فَاَحْسَنَ تَأْدیبی 1. هنگامی که ما خود را در محضر خدا میبینیم، به عنایت او تربیت خواهیم شد؛ زیرا «لا مُؤَثِّرَ فی الوجود اِلّا اللَّه»2، همه اثرها از سوی او است. بنابراین، همه کارها، تحوّل افراد، تغییر رفتارها، دگرگونی قلبها و بینشها به دست او است: «یا مُقِلّبَ القُلُوب وَ الأبْصارِ».اگر در سیره ائمه اطهارعلیهم السلام نیک بنگریم، درمییابیم که آنان نیز برای تربیت خویش از خداوند متعال مدد میجستند، در حالی که خود، الگوی تربیت بودند. امام سجّادعلیه السلام در دعای 25 صحیفه سجّادیه میفرماید: «وَ أَعِنّی عَلی تَرْبیَتهِم وَ تَأدیبِهِمْ وَ بِرِّهِمْ»؛ «و مرا در پرورش و تأدیب و نیکی کردن به ایشان فرزندانم یاری فرما».امام سجادعلیه السلام برای تربیت فرزندان خود از خداوند متعال مدد میجوید و حتی محبّت آنان به خود را از خدا میطلبد: «وَ اجْعَلْهُمْ لی مُحِبّینَ»؛ آنان را برای من دوستدار و مهربان قرار ده یعنی محبّت من را در دل فرزندانم قرار ده».بنابراین، ما نیز باید در امر تربیت به ائمّه اطهارعلیهم السلام توسّل و تمسّک جوییم و به این وسیله، هم خود تربیت شویم و هم بتوانیم دیگران را تربیت کنیم.امروزه نگرانیِ مهم مربّیان دلسوز این است که چگونه نوجوانان و جوانان را از جادههای پرپیچ و خم زندگی، که پوشیده از سنگلاخها و ناهنجاریهای اجتماعی است، به سلامت عبور دهند و چگونه ارزشهای معنوی را در ضمیر آنان نهادینه کنند، به گونهای که جوانِ امروز بتواند پس از گذشت زمان و دور شدن از مربیان و والدین خود، به رشد و روند تکاملی در جهت کسب فضایل اخلاقی خویش ادامه دهد و به تنهایی قادر به حلّ مشکلات خود باشد.اگر به محیط پیرامون خود و سیر تغییر و تحوّل آن نیک بنگریم، در مییابیم که با گذشت زمان، تربیت نسل جوان دشوارتر میگردد و گویی تنها با لطف خداوند یکتا میتوان در تربیتِ خود و دیگران موفّق و سربلند شد؛ زیرا تعلیم و تربیت، امری الهی و کاری پیامبرانه است؛ چنانکه پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم میفرماید: «إِنّی بُعِثْتُ معلّماً»4 و نیز در جای دیگر میفرماید: «إِنّی بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَّ مَکارِمَ الْاَخْلاق»؛ «من مبعوث شدم تا فضایل اخلاقی را در وجود انسان به کمال برسانم».
......
ادامه مطلب ...بحثی در خصوص تزکیه و تربیت در قرآن.
اکنون که برای چهارمین بار، این کتاب به زیور طبع آراسته می شود، جا دارد که هم درباره خود کتاب توضیح مختصری داده شود و هم درباره تزکیه و تعلیم در قرآن قدری بحث کنیم، هرچند که در کتاب تربیت از دیدگاه اسلام (1) درباره این مساله بحث شده است، ولی در این جا بحث جامع تر و گسترده تری مورد نظر است.
1 درباره خود کتاب.
خواننده گرامی باید توجه داشته باشد که نگارش این کتاب به سال های دهه پنجم از قرن حاضر تعلق دارد و طبعا شرایط و اوضاع و احوال آن زمان، با شرایط و اوضاع و احوال این زمان که در دهه هشتم این قرن به سر می بریم، تفاوت بسیار دارد و نباید خواننده عزیز تصور کند که شواهد و قراین و حوادثی که مطرح شده، تعلق به این زمان دارد. در حقیقت در این کتاب، مطالبی با استناد به آیات و روایات و نظریات علمی مطرح شده که همیشه تر و تازه و شاداب است و کهنگی و فرسودگی ندارد و مطالبی به عنوان شاهد و نمونه از زندگی کسانی آورده ایم که از تربیت و تعلیم و تزکیه قرآنی به دورند و به همین سبب، گرفتاری هایی پیدا کرده و ضربه ها و لطمه های جبران ناپذیری خورده اند. طبعا این گونه مطالب با استناد به جراید و مطبوعات آن زمان، وارد کتاب شده و بیانگر شرایط اجتماعی و سیاسی آن زمان است وخود می تواند برای نسل حاضر، شاهد زنده ای باشد که بدانند به برکت ایثار ملت و فداکاری ها و مبارزات مستمر، جامعه ما در چه شرایطی بوده و اینک در چه شرایطی به سر می برد.بیان سرگذشت ها و عواقبی که دامنگیر گذشتگان شده، می تواند برای آیندگان درس عبرت باشد تا بدانند که بازگشت به شرایط گذشته، نتیجه و ثمره ای جز همان بدبختی ها ندارد.برای انسان، درجا زدن و به گذشته بازگشتن، آن هم گذشته فاسد و تباه، خسارت و ضرر و زیان بزرگی است.ما نباید مصداق این آیه قرآنی باشیم که پس از معرفی پیامبر اکرم ر به عنوان فرستاده خدا این سوال را مطرح می کند:
افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم (2) ، آیا اگر پیامبر خدا بمیرد یا کشته شود، شما عقب گرد می کنید؟ معلوم می شود دو گونه انقلاب داریم: انقلابی به پیش و انقلابی به پس. همیشه باید در پی تحول و دیگرگونی باشیم
......
ادامه مطلب ...اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و برقراری روابط سالم میان زن و مرد ، والدین و اولاد ، امروز بر کسی پوشیده نیست . جامعه یک مجموعه است متشکل از افراد که طبق قوانین خاصی با هم زندگی می کنند ، اگر افراد آن جامعه ، دارای استعدادهای خوب و سپس اخلاق و روحیات عالی باشند ، آن جامعه نیز موفق خواهد بود . خانواده پایه اساسی هر فرد در جامعه محسوب می شود ، بطوریکه اگر افراد خانواده بتوانند با روابطی شایسته و مناسب ، روح و جسم یکدیگر را آرامش بخشند و زمینه شکوفا شدن صفات و استعدادهای درونی را آماده کنند ، جامعه ای موفق بوجود خواهد آمد . اگر زن و شوهر ، با تفاهم کامل و دوستی و صمیمیت ، محیطی با صفا در خانه ایجاد کنند ، آنها نه تنها با این کار ، فرزندانی شایسته و با ادب پر استعداد پرورش می دهند ، بلکه خودشان نیز از این محیط سالم نیرو می گیرند و زندگی آنها همواره پر فروغ و با نشاط خواهد بود . مرد و زن ، همواره از دیدن یکدیگر لذت می برند ، و در کارهای مربوط به خود نشاط و آمادگی بیشتر برای حل مشکلات و یا استقامت در مقابل آنها خواهند داشت ، چرا که فضای محبت و امید ، همواره نشاط آفرین و پویا خواهد بود .محیط سالم خانواده ، فضای بسیار مناسبی است برای شکوفا شدن استعدادهای فکری و روحی و جسمی فرزندان ، تا بتوانند ، به سعادت خود و اجتماع کمک کنند .به امید اینکه جوانان و افراد یک خانواده در راه سعادت و خود و اجتماع اسلامی کوشا باشند
......
ادامه مطلب ...