اینستاگرام در سالهای اخیر رشد فوق العاده ای در جذب کاربران به خود داشته و توانسته تا در کشورهای بسیاری از جمله ایران، به محبوبترین شبکهی اجتماعی تبدیل شود. امروز در مقالهای اختصاصی، به آموزش تمامی بخشها، ترفندها و ابزارهای موجود در اینستاگرام خواهیم پرداخت.
در هنگام نگارش این متن اینستاگرام در نسخه ی ۱.۹۱.۷ به سر میبرد و در طی این مسیر کموکاستیهای بسیاری را برطرف و امکانات بیشتری را نیز به خود اضافه کرده است که از جدیدترین این تغییرات میتوان به امکان استفاده ی همزمان از چند اکانت اشاره کرد. در ادامه به معرفی بخشهای این اپلیکیشن و ترفندهای مربوطه میپردازیم.
......
ادامه مطلب ...آزادی و آزادگی ، مرادف واژه حرّیت و آزاده مرادف حرّ در زبان عربی است . حرّ به معنای برگزیده هر چیز و انسان کریم نیز آمده است ، واژه مقابل آزادی بندگی ، رقیّت ، عبودیت ، اسارت و اجبار است .آزادی این چنین در اسلام معنا شده است :
اسلام ، قانون خویش را نخست بر اساس توحید سپس بر اخلاق نیکو بنا نهاده و هر چیزی که متعلق به انسان است یا انسان به نحوی بدان وابسته است ، حکمی از احکام شرع را با خود دارد. خواه خرد باشد یا کلان ، فردی باشد یا اجتماعی ، و آزادی به معنای متداول آن در جهان امروز، جایی در اسلام ندارد. آزادی در اسلام به معنای رهایی از بندگی غیر خدا و تنها بندگی خدا است ، چنین عنوانی گر چه یک کلمه بیش نیست ، ولی از گستره وسیعی برخوردار است که با آزادی دیگر مکاتب هرگز قابل قیاس نیست .بر این اساس ، انسان تا در وادی بی خدایی و خارج از محدوده اطاعت به سر می برد، گر چه در ظاهر از قید و بندهای شرع ، خود را رها می بیند، ولی در واقع در هزاران نوع دام آشکار و نهان گرفتار است و گوسفند بی شبانی را می ماند که علاوه بر حیرت و سرگردانی ، هر لحظه ممکن است چنگال درنده بی رحمی به زندگی اش پایان دهد، ولی اگر به وادی عبودیت گام نهد و مهر بندگی خدا را بر پیشانی زند، همه خطرهای خانمان سوز و ضدّ آزادی را پشت سر نهاده به آزادی واقعی دست می یابد.نتیجه اینکه ، در اسلام بندگی خدا عین آزادی و نافرمانی خدا مساوی با بردگی است .
آزادی معنوی و اجتماعی
از نظر روان شناسی اسلامی ، انسان در مسیر زندگی با دو نوع عامل مزاحم : درونی و بیرونی درگیر است ؛ گروه نخست عبارتند از رذائل اخلاقی و خواهش های نفسانی که شرافت ، انسانیت ، عقل و وجدان انسان را اسیر خویش می سازند. آزادی ای که انسان در این مصاف از دست می دهد آزادی معنوی نام دارد.عوامل بیرونی نیز عبارتند از انسان های قلدر و استثمارگر که با سوء استفاده از توانمندی خویش ، انسان های ضعیف را به بردگی می کشند و با مکیدن خون آنها، به زندگی خویش ، زرق و برق بیشتری می دهند و عرصه را بر آنها تنگ می کنند تا خود راحت تر زندگی کنند. آنچه که انسان ها در برابر این قلدران و زور مداران از دست می دهند، آزادی اجتماعی است .جایگاه آزادی معنوی ، در اخلاق فردی است و آنچه اینجا پی می گیریم آزادی اجتماعی است با این تذکّر که آزادی اجتماعی مولود آزادی معنوی است و بدون آن معنا پیدا نمی کند.
......
ادامه مطلب ...بیتردید، عقاید مردم، شالوده، بنیان، زیرساختهای اجتماعی و در پی آن عامل شکلگیری فرهنگ جوامع است که در قالبهای گوناگون بروز و ظهور اجتماعی مییابد. در این میان فرهنگ عفاف و حجاب نیز متأثر از این رویکرد است که به شکل فعلی نمود عملی یافته است. صاحبان رسانه و وسایل ارتباط جمعی، بیشترین توان و ابزار را در اختیار دارند تا با تصمیمگیری و برنامهریزی در این حوزه، وارد عمل شوند. اینک که امپریالیسم غرب با هجمه گسترده خود، از راههای گوناگون، عناصر غیرفرهنگی و ضد دینی را به اذهان خام تزریق میکند، رسانههای فرهنگی به ویژه رسانه ملی، میتواند با هماهنگی و برنامهریزی و همسویی سیاستها و تولیدات رسانهای، به شکلی شایسته به مقابله با انحطاط اذهان عمومی به ویژه در زمینه عفاف بپردازد و هدایت فکری جامعه را به دست گیرد. از این رو، دست اندرکاران امور فرهنگی باید در برنامهریزیهای خود بیش از هر چیز، به شناخت ضرورت حفظ عفاف و حجاب توجهای ویژه داشته باشند؛ زیرا رعایت حجاب به عنوان یک پوشش ظاهری و عفاف، به عنوان جمال باطنی، برای حفظ و صیانت گوهروجودی فرد و به عنوان یک حکم الهی، ضروری است و بدیهی است سلامت اجتماع و خانواده، با رعایت و حفظ حریمهای دینی، ارتباط مستقیم دارد. بر مبنای این اصل، دفتر امور زنان و خانواده، وظیفه خود میداند با تکیه بر پشتوانه اعتقادی و بهرهمندی برنامهسازان محترم و اهتمام ویژه آنان به این امر، با سفارش و همکاری در تهیه این نوشتار، تأکید بیشتری بر نقش مؤثر و مهم برنامهسازان ارجمند رسانه داشته باشد. همچنین به تبیین چگونگی عفاف و حجاب در امر برنامهسازی و حفظ حدود و مرزهای عفاف و حجاب و تأثیر مثبت این مهم بر افکار مخاطبان بپردازد. افزون بر این، برخی آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی و خانوادگی و بحرانهای ناشی از چشمپوشی از این نماد عزت و سرافرازی را بیان دارد. امید است که از آن بهره وافی برده شود.
......
ادامه مطلب ...خدمتگزاری به بندگان خدا زیربنای همه ادیان الهی، بهویژه دین مبین اسلام است. بدون همیاری و همکاری، بسیاری از اهداف اجتماعی ادیان الهی به سرانجام نخواهد رسید. ازاینرو باید روحیه کمک کردن به انسانهای نیازمند در جامعه رواج یابد. امدادرسانی به نیازمندان اجتماعی تکلیفی بس مهم و ضروری است؛ بهویژه اگر در راستای اهداف متعالی اسلام باشد.یکی از عرصههای خدمتگزاری به بندگان خدا، خدمت به مهمانان پروردگار و زائران اماکن شریفی است که خداوند جایگاهشان را رفیع گردانیده است. بهویژه در این زمان که هر سال بر تعداد زائران خانه خدا افزوده میشود و باعث میشود که افراد چندین سال در نوبت بمانند و افزایش سن یابند.اثر پیش رو با عنوان «خدمتگزاری به زائران در فرهنگ اسلامی» که محقق ارجمند جناب حجةالاسلام و المسلمین سیدعباس میری خضری آن را تدوین کرده است، به اهمیت موضوع خدمت به زائران از دیدگاه اسلام میپردازد. امیدواریم این اثر کمک کند تا خدمتگزاری به بندگان خدا و به زائران خانه دوست و اولیایش، به یک فرهنگ تبدیل شود.از آنجا که نیاز افراد به هم، ضرورت زندگی اجتماعی است، اسلام همواره از پیروان خود خواسته است با از میان برداشتن گرفتاری و رسیدگی به نیاز افراد، روح همبستگی و برادری را میان خود رواج دهند. اهتمام اسلام به این مسئله نیز تا حدی است که خدمت به مردم را خدمت به خدا دانسته است و چنانکه میدانید، این امر برای کارگزاران حج و زیارت، در خدمترسانی به زائران خانه خدا و پیشوایان معصوم علیهم السلام، از تأکید بیشتری برخوردار است.در این نوشتار برآنیم تا نشان دهیم که نادیده گرفتن مسئله خدمتگزاری در اسلام چنان پراهمیت است که حتی در هویت اسلامی و ایمانی هر مسلمان ایجاد تشکیک میکند.اسلام دین معرفت، پرستش، نیایش، خیرخواهی و خدمت به بندگان خداست؛ همانگونه که آموزههای اسلام به خلوت و انس با خدا، تهجد، نماز و عبادات اهتمام ورزیده، به خدمترسانی، رفع نیاز مستمندان و دستگیری بیچارگان نیز توجه ویژه دارد و همین دو عنصر است که عصاره دین را نشان میدهد؛ چنانکه خداوند در قرآن میفرماید:
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند آنان اهل بهشتند.
......
ادامه مطلب ...آیا میدانید لبخند صدقه بزرگی است؟
همه ما میدانیم که گناه و معصیت، روح انسان را آلوده میکند و مانع بزرگی برای رشد و کمال او محسوب میشود.گناه باعث سیاهی قلب انسان میگردد، به طوری که دیگر او لذت مناجات با خداوند را درک نمیکند و نمیتواند با خدا معاشقه نماید و در درگاه او قطره اشکی بریزد.این گناه است که انسان را از نماز شب محروم میدارد و همچنین مانع باریدن باران میشود و امواج بلا را به سوی انسان میکشاند.به همین دلیل انسان باید برای بخشش گناهانش فکری بکند تا اثرات آن بیش از این در زندگی او باقی نماند.البته گناهانی که مربوط به حق الناس است باید نسبت به پرداخت حق مردم اقدام نمود؛ اما سؤال این است گناهانی را که مربوط به حق اللّه است چگونه از پرونده اعمال خود پاک کنیم؟
آیا اطلاع دارید امامان معصومع در سخنان متعددی، صدقه دادن را به عنوان یکی از مهمترین عوامل بخشش گناهان معرفی کردهاند؟
در مورد صدقه دادن سخنان زیادی شنیدهایم. همه ما میدانیم که خداوند به ما دستور داده است تا صدقه بدهیم.خداوند در قرآن برای آنهایی که صدقه میدهند وعده بخشش و پاداشی بس بزرگ داده است.به هر حال یکی از چیزهایی که باعث بخشش گناهان ما میشود صدقه میباشد.
در سخنان اهل بیتع این آثار برای صدقه دادن ذکر شده است:
الف. صدقه غضب خداوند را خاموش میکند.
ب. گناهان بزرگ را از پرونده اعمال انسان پاک مینماید.
ج. مرگ بد و بلاها را از انسان دور میکند.
د. باعث طولانی شدن عمر انسان میشود.
آری، هنگامی که صدقه میدهی روح خود را از آلودگیها و سیاهیهای گناه پاک میکنی و به این وسیله به ساحت قدس الهی نزدیک و نزدیکتر میشوی.معمولا تا کلمه صدقه را میشنویم فورا به یاد صندوق صدقات میافتیم که در منزل خیلی از ما موجود میباشد و ما سعی میکنیم پولی را به عنوان صدقه داخل آن بیندازیم.اما من در اینجا میخواهم شما را با صدقه دیگری آشنا کنم که کمتر به آن توجه کردهاید.اسلام همانطور که کمک به فقرا را به عنوان صدقه مورد تأکید قرار میدهد لبخند را هم به عنوان نوع دیگری از صدقه مطرح میکند.رسول خدا فرمودند: «تبسّم و لبخند تو به روی برادر دینی، صدقه محسوب میشود».بنازم این مکتب را که لبخند را به عنوان صدقه معرفی میکند، صدقهای که باعث زیاد شدن عمر تو میشود و گناهان تو را میبخشد.دین اسلام نمیپسندد هیچ فقیری در جامعه، گرسنه باشند و ما را تشویق میکند تا به آنها رسیدگی کنیم و لباس و غذا برای آنها تهیه کنیم.
......
ادامه مطلب ...آیا شما برای بهتر زندگی کردن، برنامهای دارید؟ آیا میدانید چگونه میتوانید محیط خانه خود را از عشق و صمیمیّت پر کنید؟
آیا تا به حال، به این نتیجه رسیدهاید که همه ما نیازمند آموزش در زمینه زندگی زناشویی هستیم؟
خواهرم !
آیا اتاق تنهایی شوهر خود را میشناسید؟ هنگامی که شریک زندگیتان از شما فاصله میگیرد به چه فکر میکنید؟
آیا خواهان کمال معنوی هستید؟ آیا میخواهید خدا به شما نظر مرحمت بکند؟ آیا دوست دارید ثواب هزار شهید را داشته باشید؟
برادرم !
آیا میدانید همسر شما چگونه به شما امتیاز میدهد؟ آیا میدانید که شریک زندگی شما نیاز به سخن گفتن دارد؟ وقتی همسر شما در حالت یأس قرار میگیرد چه میکنید؟ آیا خیر دنیا و آخرت را میخواهید؟
این کتاب را برای همه مردان و زنانی نوشتهام که میخواهند در زندگی زناشویی خویش شاهد عشق و صمیمیّت بیشتری باشند.من تلاش کردهام که با نگاهی نو به آموزههای دینی در شناخت بهتر زندگی زناشویی به شما کمکی کرده باشم.این کتاب در دو فصل تنظیم شده است، آقایان با خواندن فصل اوّل، میتوانند مرد بهتری برای همسرشان باشند و همچنین خانمها با خواندن فصل دوم میتوانند زن بهتری برای شوهرشان باشند.البتّه از همه برادران و خواهرانم میخواهم که هر دو فصل کتاب را بخوانند زیرا فقط در این صورت است که به علّت نوشتن این کتاب پیمیبرید.این کتاب را به همسر خوب خود، اهدا میکنم زیرا که او برای موفقیت من فداکاری بسیاری نموده است.
......
ادامه مطلب ...نگاهی به جهان
بسم اللَّه الرحمن الرحیم سپاس بیکران بر آفریدگار حکیم، درود فراوان بر صاحب اخلاق عظیم و سلام بی پایان بر پیشوایان اخلاق و دین.بشر در آستانه قرن بیست و یکم در حالی گام های به ظاهر استوار خود را بر پهن دشت گیتی نهاده که به مدد استعداد ژرف و به برکت استمداد از نیروهای شگفت انگیز نهفته در طبیعت، توانسته است تا حدود زیادی زنجیرهای گران جهل نسبت به عالم خارج از وجود خویش را از هم گسسته، و دروازه های دانش و تمدّن و تکنیک را - که دستیابی به آن از آرزوهای دیرینه او بوده است - بگشاید. اینک او از یک سو پای بر عرصه فضای بی کرانه بسیار شگفت انگیزی دارد که مردان دانش، نبوغ های خارق العاده و جستجوگران عرصه های علم و فن آوری را مات و مبهوت ساخته است، از سوی دیگر در عمیق ترین اقیانوس های جهان به کند و کاو و جستجو پرداخته، و در برابر دیده ها و نادیده های حیرت انگیز آن به نظاره ایستاده است.از یک سو با دستیابی به دانش هسته ای، دل کوچک ترین ذرّات ماده را شکافته و به عظیم ترین نیروهای موجود در آن پی برده است، از سوی دیگر به مدد کشف قوانین حاکم بر طبیعت، از بزرگ ترین و دور دست ترین کهکشان های آسمان بلند خبر می دهد. مسافت های بسیار دور را در کم ترین زمان در می نوردد. از دورترین نقاط گیتی، کوچک ترین حرکت مشکوک دشمن را ارزیابی می کند. قلّه های قدرت را یکی پس از دیگری فتح می نماید. حجاب های بی خبری را از جهان پیرامون خود می زداید، و به مدد توان علمی حیرت آور خود با جای جای زمین در ارتباط است.
امّا اسفا و صد افسوس که بر فراز رفیع ترین قلّه های قدرت و توانایی تا چه اندازه در برابر امیال و خواسته های ناروای خویش ناتوان! و در اوج ارتقای علمی و آگاهی از ناشناخته های طبیعت تا چه حدّ از خود و مکنونات شگفت انگیز نهاد خویش بی خبر! و در عصر جنبش اطلاع رسانی و دوران جهش و شکوفائی ارتباطات تا چه مقدار نسبت به هم نوعان خویش بیگانه! و سر انجام در کنار آن همه پیشرفت های حیرت انگیز مادی، علیرغم بیانیه های زیبا، اطلاعیه های جذّاب، قطعنامه های تحسین برانگیز و بلندگوهای پرهیاهوی جمعیت ها، مؤسّسات و سازمان های به اصطلاح مدافع آزادی، دموکراسی و حقوق بشر، تا کجا از حق و حقیقت، آزادی و آزاد اندیشی، فضیلت و بزرگواری، عدالت خواهی و نوع دوستی، و همدلی و خدمت گزاری به دور است!اسفا که بشر امروز در حالی که چنگال های نکوهیده ترین صفات حیوانی گریبان نفس و روح او را می فشارد، و زشت ترین گرایش های نفسانی، وبال جان و خرد او گشته است، به جای آنکه در جهت دستیابی به ارزش های والای انسانی، حقایق و فضیلت های متعالی، صفات کریمه و اخلاق بزرگوارانه گام برداشته و از رذائل اخلاقی، خصلت های نکوهیده و صفات ناپسند بگریزد، به گردهمایی، سخنرانی، برپایی کنفرانس و در نهایت، صدور بیانیه و انتشار گزارش کار بسنده کرده، و از سرنوشت شومی که مشعل فضیلت، کرامت انسانی و حیات معنوی او را به شدّت مورد تهدید قرار داده، سخت غافل است!
......
ادامه مطلب ...درباره این کتاب سید هادی خسروشاهی
در سال 1377 ه. ق، یعنی بیش از پنجاه سال پیش که در مسجد مدرسه حجتیه قم، در حوزه درس تفسیری استاد علامه سید محمد حسین طباطبائی حضور مییافتم، گاهی در کنار برادر عزیز و ارجمند، حجةالاسلام و المسلمین حضرت آقای شیخ محمد جواد حجتی کرمانی مینشستم که اخوت و رفاقت ما نیز از همان زمانها- نیم قرن پیش- آغاز و به یاری حق، چون الهی و معنوی بود، همچنان ادامه و استمرار یافته است ….
اغلب شاگردان درس تفسیر استاد، از جمله حضرت آقای حجتی کرمانی- و خود حقیر- بحثهای ایشان را «تقریر» میکردیم که هم «تمرین عملی» تألیف و نویسندگی بود و هم «قید علم» بود که به موقع لزوم، به آن مراجعه شود ….
تقریرات متفرقه من از درس تفسیر استاد علامه، مانند بخشی از مباحث فقه و اصول اساتید معظم دیگر، همچنان به طور مخطوط در کتابخانه حقیر محفوظ است و تقریرات تفسیری جناب حجتی نیز در مجموعهای مخطوط و 800 صفحهای، تحت عنوان: اشعّة القرآن در مکتبه ایشان محفوظ است.وقتی قرار شد مجموعه آثار علامه طباطبائی، تنظیم و تنقیح و چاپ شود، برای کسب «اجازه» نشر رساله: «روابط اجتماعی در اسلام»- ترجمه ایشان- به منزلشان رفتم و در آن دیدار، معلوم شد که مجموعه مخطوط تقریرات تفسیری علامه از حوادث دهر، در امان مانده است. ایشان یادآور شد که حقیر در همان زمان تنظیم «اشعة القرآن»، حاشیهای نیز بر یکی از مباحث آن نوشتهام و علامه طباطبائی هم در مورد دیگری، با خط خود پاسخ سؤال یا اشکال آقای حجتی را دادهاند، این بحث خاص، در مورد جبر و تفویض از دیدگاه قرآن، حدیث و فلسفه بود و من پیشنهاد کردم که آقای حجتی اجازه دهند که این بحث را ضمیمه روابط اجتماعی در اسلام منتشر سازیم، و دو سه بحث دیگری را هم که باز ایشان ترجمه نموده و من در مجله «مجموعه حکمت» چاپ قم- در دوره سردبیری آن- منتشر ساختهام، بر آن اضافه کنیم تا استفاده از آنها عام گردد، به ویژه که تقریرات اصلی- با عنوان «اشعة القرآن» هنوز چاپ نشده است.
پیشنهاد اینجانب به لطف ایشان، مورد پذیرش واقع شد و من، تنها نسخه تقریرات 800 صفحهای را با خود بردم و از باب احتیاط! و برای محفوظ ماندن تنها نسخه کتاب، خود رساله «جبر و تفویض» را کپی گرفتم که ضمیمه این رساله شود.
طبق معمول، ایشان، خواستار «ویرایش» و «تطبیق» با بحث جبر و تفویض منتشر شده در «المیزان» شدند … و این امر، که بسیار به جا و حق ایشان بود، در شش نوبت! انجام گرفت و در نوبت هفتم! دیگر رساله را به ایشان مرجوع نکردم و چون برای پیگیری امر به شهادت خود آقای حجتی حقیر بیش از یکصد بار- بدون مبالغه و با حذف ارقام تماسهای تلفنی ناموفق!- در منزل، دفتر مطالعات، مؤسسه اطلاعات، حضوراً و بعد: شفاهاً و کتباً و از طریق «نمابر» پیگیر موضوع بودهام و ترسیدم که ویرایش هفتم! باعث تأخیر یکساله دیگر گردد.با این باور که اصولًا دقت و تعمق در خلق یک اثر، امری بسیار نیک و ارزنده و قابل تقدیر است، ولی اگر این دقت باعث تأخیر غیر متعارف امر شود، بی تردید باید از آن خود داری ورزید! و گرنه تغییرات سلیقهای با توجه به نقص بشر، تکرار خواهد شد!من در این رابطه، خدمت برادرم آقای حجتی در «یادداشت نمابری» نوشتم: عماد الدین اصفهانی متوفای 597 ه میگوید: «انسان، امروز نامه- یا کتابی- مینویسد و فردای همان روز میگوید: اگر این جمله تغییر یابد بهتر خواهد بود و اگر چیزی چنین افزوده شود جلوه بیشتری خواهد داشت و اگر این را مقدم بداریم، بسیار به جا خواهد بود و اگر آن یکی را حذف کنیم زیباتر خواهد گشت و این، از بزرگترین عبرتهاست و دلیل چیرگی نقص بر همه افراد بشر است».
به هر حال این بود که «روابط اجتماعی در اسلام» را همراه «جبر و تفویض» و سه بحث مفید دیگر به دست چاپ سپردیم و امیدواریم که نواقص احتمالی را به حساب ما بگذارید، به امید آنکه ایشان در صورت لزوم، اصلاحات احتمالی را برای چاپ بعدی منظور دارند و یا آنکه با توجه به این نکته که وجود ناقص بهتر از عدم است، علاوه بر این رساله، بقیه بحثهای «اشعة القرآن» را هم، با مروری اجمالی و ویرایشی کوتاه، به دست چاپ بسپارند.گفتنی است که بحث جبر و تفویض، به شهادت پاورقی خود علامه طباطبائی، مورد مطالعه و مداقه ایشان قرار گرفته و اکنون برای نخستین بار چاپ میشود که در واقع گامی مثبت در راستای نشر فرهنگ و معارف قرآنی است.برای «مستند» سازی بیشتر، این کارها را انجام دادهایم: 1. تصویر دستخطِّ علامه که به عنوان تقریظ، بر «اشعة القرآن» نوشتهاند، 2. آوردنِ کپی اصل صفحهای را که حقیر در سر درس استاد بر آن «حاشیه» زدهام، 3. صفحه آخر رساله را هم که شامل دست خط علامه فقید، در توضیح اشکال جناب حجتی است، عیناً آوردهایم تا ارزش و اهمیت این رساله نیز روشنتر گردد.
......
ادامه مطلب ...«ای کسانی که ایمان آوردهاید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که مایهی حیاتتان است».
عصر ما، عصر سقوط و انحطاط انسانیت و دنیای بیتفاوتی نسبت به مسائل و امور سرنوشتساز است. بشریت امروز از خدای خود دور مانده، معنویت از زندگی او رخت بربسته و هوای نفس و خودمداری بر او چیره گشته است. انسان امروز معیار زندگی را به جای اینکه از خدا بگیرد، از هنرپیشهها، رقاصان، طرفداران تکاثر، ولگردان بیتفاوت، شکمبارهها، صاحبان اندیشههای الکل زده و… میگیرد. در این هنگامهی فراموشی الگوهای اصیل و در روزگاری که انبوه مکاتب و طرحها و اندیشهها و نیز غوغای دعوتها از سوی صاحبان علم یا فلسفه، نتوانسته است باری از دوش بشریت بردارد و راه سعادتی را که مورد آرزوی اوست به او نشان دهد نیازی به بازگشت، احساس میشود، نه بازگشت از مدنیت و رشد بلکه بازگشت به منبع مدنیت رشد آفرین، یعنی خداوندی که آفریدگار ما و آگاه به مصالح و خیر و شر ما است.
آن کس که تصور کند بیش از خدا و بهتر از او راههای خیر و شر و مصالح انسان را درمییابد، بسیار جاهل است، و نیز آن کس که میپندارد دیگران بیش از خداوند میتوانند موجبات خیررسانی را برای انسان فراهم کنند، در نادانی مرکبی دست و پا میزند.
نهجالبلاغه که دریای بیکرانی است نشات گرفته از چشمهسار ولایت الهی و از منابع عمدهی دین اسلام است که به اذعان ما، مکتب نجاتبخش انسانها از ورطههای انحطاط و فساد بوده و خواهد بود.
عبارات و کلمات حکیمانهی این کتاب، از فکر بلندی به انسانها عرضه شده که بر همهی علوم و فنون و حقائق و واقعیتهای جهان آفرینش، آگاهی کافی دارد و در طول تاریخ بشریت برای اولین و آخرین بار فرمود:
«ایها الناس سلونی قبل ان تفقدونی، فلانا بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض، قبل ان تشغر برجلها فتنه تطا فی خطامها و تذهب باحلام قومها».2.
: «ای مردم پیش از آنکه مرا نیابید آنچه میخواهید بپرسید که من به راههای آسمان از طرق زمین آشناترم. بپرسید پیش از آنکه فتنه و فساد سرزمین شما را پایمال کند، سایهی شوم خود را بر آن بگستراند، و عقلهای شما را دگرگون سازد».
همچنین میفرماید:
«ان محلی منها محل القطب من الرحا. ینحدر عنی السیل و لا یرقی الی الطیر»
: «… من در گردش حکومت اسلامی همچون محور سنگهای آسیابم که بدون آن آسیاب نمیچرخد. سیلها و چشمههای علم و فضیلت از دامن کوهسار وجودم جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشهها به افکار بلند من راه نتوانند یافت».
کتابی که ترجمهی آن را از نظر خواهید گذراند بررسی کوتاهی است دربارهی زندگی اجتماعی و کیفیت ساختار یک جامعه، در نهجالبلاغه. جامعهای که ارج نهادن به ارزشها و کرامتهای انسانی، نفی هرگونه استبداد و خودکامگی و خودمداری، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی، بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی، تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، مشارکت عامهی مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش، رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینههای مادی و معنوی، و به طور خلاصه، «حاکمیت اسلام ناب محمدی ص و علوی» که همانا قانون زیستن با کرامت و عبودیت مطلق حضرت حق جل و علا است در آن باشد
......
ادامه مطلب ...آیا شما پدر و مادر خود را دوست دارید؟ آیا میخواهید عشق و محبّت شما به آنها بیشتر و بیشتر شود؟آیا میدانید چگونه میتوانید از قلب پدر و مادر خویش به اوج آسمانها پرواز کنید؟ آیا میدانید اگر پدر و مادر را از خود راضی کنید، خدا از شما خشنود میشود؟
برادرم! ، خواهرم! آیا میخواهید به دریای بیانتهای رحمت الهی متّصل شوید؟ آیا میخواهید خدا به شما نظر رحمت بکند؟بیایید به پدر و مادر خود نیکی کنید، بیایید قدری با آنان مهربانتر باشید.این کتاب را برای کسانی نوشتهام که میخواهند با احترام به پدر و مادر به سوی خوشبختی دنیا و آخرت گام بردارند.من تلاش کردهام که با نگاهی نو به آموزههای دینی به شما کمک کنم تا بار دیگر عاشق پدر و مادرتان شوید!
من این کتاب را برایت نوشتم و اکنون نوبت شما است تا کتاب خودت را بخوانی و بدانی که پدر و مادرت همان بهشت گمشده تو میباشند.این کتاب را به پدر و مادر عزیز خود تقدیم میکنم، زیرا آنها بهشتی هستند که خدا به من ارزانی داشته است.
بسیار خوشحال میشوم که از نظرات شما در مورد این کتاب بهره ببرم ، منتظر شما هستم .با این سرعت کجا میروی؟نمیدانم تا به حال به این مطلب فکر کردهای که کدام یک از کارهای خوب، زودتر از همه کارها، باعث خشنودی خدا میشود؟
من یک روز تصمیم گرفتم تا تمام کارهای خوب خود را مورد بررسی قرار داده و ببینم که خشنودی خدا را چگونه میتوانم زودتر به سوی خود جذب کنم.برای همین مدّت زیادی روی این موضوع فکر کردم.در واقع من یک مسابقه برگزار کرده بودم و میخواستم ببینم کدام یک از کارهای خوب میتواند مرا در آغوش مهربانی خداوند قرار دهد.
خواننده محترم!
آیا شما هم تا به حال روی این مطلب فکر کردهاید؟میدانم که شما کارهای خوب زیادی در زندگی انجام دادهاید.یادت هست، لباس احرام پوشیدی و گرد خانه خدا طواف کردی؟یادت هست چقدر به بیچارگان کمک نمودی؟در ماه رمضان و شبهای قدر چقدر با خدای مهربان خویش نجوا و مناجات داشتی؟
......
ادامه مطلب ...حقوق والدین در اسلام
انسان بطور فطری ، زندگی سالم و همزیستی مسلامت آمیز را دوست دارد، و به حسب طبیعت خود، به تمدن علاقمند است و هر تمدنی دارای دو مرحله است : مرحله پست و مرحله برتر آن ، بین این دو مرحله مراتبی وجود دارد که باید انسان زندگی خود را با یکی از مراتب آن وفق دهد؛ تا از حد و مرز انسانیت خارج نگردد.یکی از ضروریات زندگی انسان تربیت و تعلیم است که محیط خانوادگی انسان در این مساءله مهم ، نقش بسزائی دارد؛ زیرا که خانواده ، هسته جامعه بشمار می رود و ملت از تک تک افراد تشکیل می گردد؛ اصلاح هر جامعه ، در گرو اصلاح افراد آن است .از آنجا که مسئولیت اداره این نخستین مدرسه زندگی بر دوش پدر و مادر می باشد - به جهت این که آنها از آگاهی ، فکر، فرهنگ و ادب بیشتری برخوردارند - لذا حقوق والدین اهمیت بسزائی دارد، تا جائی که هیچ حقی بعد از حق خلاق هستی ؛ خداوند متعال ، به حق پدر و مادر که پشتوانه زندگی فرزندان هستند نمی رسد. خداوند حقوق آنان را همراه حق خود ذکر فرموده است ، چنانکه در قرآن کریم می فرماید:
و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر اءحدهما او کلاهما فلا تقل لهما اءف و لاتنهرهما و قل لهما قولا کریما، واخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا.
اسراء / 24
خدای تو حکم فرموده که جز او هیچکس را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکوئی کنید و چنانکه هر دو یا یکی از آنها پیر و سالخورده شوند که موجب رنج و زحمت شما باشند زنهار، کلمه ای که رنجیده خاطر شوند به آنان نگو و کمترین آزار به آنها نرسان و با ایشان با کرامت و احترام سخن بگو، و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو پروردگارا، چنانکه پدر و مادر، مرا در کودکی به مهربانی بپروردند، تو در حق آنها رحمت و مهربانی فرما.اولین چیزی که از نص آیه مذکور برای ما ظاهر می گردد، این است که احسان به پدر و مادر، قرین و نزدیک به عبادت خداوند است ، و بعد از آن آیه شریفه ، راههای رفتار نیک با آنها را به شرح زیر بیان می کند:
اول : احتراز و دوری جستن از هر چیزی که موجب رنجش آنان گردد؛ حتی گفتن کلمه افّ بر آنها.
......
ادامه مطلب ...در حکومت دینی، تلاس بر این است که حقوق خدا و حقوق مردم، توأمان ادا شود.از این رو، برای حل هر مشکل و مسأله، ناگزیر، باید دغدغه ای دوجانبه داشت. یکی از مسایل بسیار مهم، که برای هیچ حکومت دینی ای نادیده گرفتن آن، امکان پذیر نیست، مسأله زن و جایگاه مهم او در حیات اجتماع است: آنان که اندکی با مسایل فلسفی، اجتماعی و حقوقی آشنایند، بخوبی می دانند که چه افراطها و تفریطهایی در این زمینه، رفته و می رود.گاه به نام دین، حقوق مسلّم و طبیعی زن، مورد مناقشه و خدشه، قرار میگیرد و زمانی به بهانه حقوق طبیعی و مسلّم زن، حدود الهی و آسمانی دین، نادیده گرفته می شود و باکمال تأسف بایدگفت: این افراط و تفریط نیز- مانند هر افراط و تفریط دیگر - به فرموده امیر مومنان علی علیه السلام زاییده جهل و نا آگاهی است و همین جهل، مایه چه خصومت ها و واکنش های غیرمنطقی و خشن که نشده است؟! لذا چنین به نظر می رسد که بازسازی اندیشه دینی در زمینه های مختلف از جمله دیدگاه اسلام نسبت به زن، در شرایط فعلی بسیار ضروری و اجتناب ناپذیر است. و اجتهاد و تأملات وگفتگوهای فراوانی را می طلبد. البته انقلاب پربرکت اسلامی در ایران و طرز نگرش و برخورد بسیار حکیمانه و روشن بینانه امام با قشر عظیم و ارزشمند زنان، فتح باب بسیار میمون و رهگشایی بود که ابهامات موجود در مورد دیدگاه اسلام نسبت
این مجموعه، به گونه ای است که، هم برای طلاب علوم دینی و تحصیل کردگان حوزه های علمیه قابل استفاده است و هم برای فشر تحصیل کرده دانشگاهی سودمند و قابل درک است.در واقع، مجموعه مذکور، یک شیوه و راهکار نوینی را در طرح مسایل ارائه کرده است به گونه ای که خواننده شخصاً با منابع دست اول و اصیل، اَشنا شده و از حالت تقلیدی صرف و سطحی نگری عوامانه، خارج می شود.امید است که عالمان نخبه و متعهد، با درک شرایط عینی جامعه، در راه رفع ابهامات علمی و فرهنگی نسل جوان و تشنه معارف اصیل اسلامی، بیش از پیش تلاش کرده و برای پرسش های جدی آنان پاسخهای عمیق، خردمندانه و مناسب، ارائه کنند.
......
ادامه مطلب ...جایگاه نهجالبلاغه
نهجالبلاغه، بیتردید پس از قرآن کریم گرانقدرترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام است. این کتاب مجموعهای است به ابعاد وجودی یک انسان کامل، زیرا نازلات و صادرات وجودی است که والاترین وجود پس از پیامبر اکرم ص است.
نهجالبلاغه، شفای دردهای روحی بشر و راز هدایت اجتماعی و سیاسی است. این کتاب، منشور انسانسازی و دریچهای به نور و راهی از ملک تا ملکوت است.
نهجالبلاغه، مکتوب مبارزه با بیدادگری و زراندوزی و بتپروری است و راه برپایی حدود الهی و افق ارزشهای آرمانی است.
نهجالبلاغه، صحیفهی ساختن فرد و جامعه و آموزگار کفرستیزی و فقرستیزی است و نه تنها راه روشن بلاغت نهجالبلاغه که راه روشن هدایت است.
نهجالبلاغه، پرکنندهی خلاهای عمیق فکری، اجتماعی و سیاسی و پاسخگوی مسائل و مشکلات گوناگون مسلمانان و جوامع بشری در همهی زمانها و در تمام مکانهاست.
نهجالبلاغه، دریای معرفت بیانتها و نور هدایت بدون خاموشی است و دستورالعملی برای سیادت این جهانی و سعادت آن جهانی است. امام خمینی ره در توصیف جایگاه این کتاب شریف فرموده است:
«کتاب نهجالبلاغه که نازلهی روح اوست، برای تعلیم و تربیت ما خفتگان در بستر منیت و در حجاب خود و خودخواهی، خود معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعهای است دارای ابعادی به اندازهی ابعاد یک انسان و یک جامعهی انسانی از زمان صدور آن تا هر چه تاریخ به پیش رود و هر چه جامعهها به وجود آید و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند.»
......
ادامه مطلب ...سلامتی جسم و روح، از اموری است که انسان همیشه در پی آن بوده و هست. دین اسلام، همواره به عنوان دین کامل و جهان شمول به تمامی زوایای زندگی سالم می اندیشد و همه راه های منتهی به سعادت دنیا و آخرت را برشمرده است، ارزش تندرستی را بیان می کند؛ حفظ بهداشت را لازم می داند و اسلام، ورزش را به عنوان پیشنیاز تندرستی تأیید می کند.
امروزه ورزش در زندگی مردم دنیا نقش مهمی دارد. یک ورزشکار، علاوه بر جسم، به روح نیز باید توجه کند؛ زیرا میان تن و روان ارتباط نزدیکی وجود دارد. به همین دلیل در اسلام، تنها به تربیت و پرورش جسم توجه نشده، بلکه به موازات جسم، به روح نیز توجه شده و دستورات فراوانی در زمینه تربیت و تقویت آن آمده است؛ مانند: روزه، نماز، دعا و… و گرنه پرداختن به جسم به تنهایی دارای ارزش و تعالی نبوده و انسان را از محدوده حیوانیت خارج نمی کند.
در کشور ما روح دینی در بیشتر رشته های ورزشی تجلی یافته و ورزشکاران با توسل به امیر مؤمنان، حضرت علی علیه السلام ، اخلاق را به قهرمانی ترجیح می دهند و همراه با تقویت بدن، ایمان خود را هم تقویت می کنند و هر چه بر قدرت بدنی آنان افزوده می شود، تواضع آنان نیز فزونی می یابد. بنابر آنچه اسلام آموزش داده است، ورزشکاران متوجه می شوند ورزش هدف نیست، بلکه وسیله ای برای خدمت بیشتر و بهتر به خدا و خلق اوست و می فهمند که قوی ترین مردم کسی است که بر هواهای نفسانی خود غلبه کرده و هنگام خشم، آن را فرو برده و هنگام پیروزی، شکرانه آن را به جا می آورند.بنابراین، یکی از روش های مؤثر ترویج اخلاق در ورزش، نهادینه کردن فرهنگ پهلوانی در میان ورزشکاران و به ویژه نوجوانان وجوانان است. این مهم زمانی تحقق خواهد یافت که مسئولان فرهنگی به این امر توجه ویژه و کافی داشته باشند. از دیگر روش های تثبیت اخلاق در ورزش، نقش و جایگاه رسانه هاست. رسانه ها از سویی با معرفی ورزشکاران متخلف و بداخلاق و با ارائه توصیه هایی، می توانند در ایجاد سیاست های اعمال قانون و ایجاد نظم نقش عمده ای داشته باشند و از سوی دیگر می توانند با برجسته نمودن ورزشکاری بخلاق، موجب شوند تفکر قهرمانی همراه اخلاق پرورش یابد.در نتیجه داشتن اخلاق ورزشی در همه ورزشکاران، امری ضروری است و این موضوع در ورزشکارانی که قصد شرکت در مسابقات ورزشی خارج از کشور را دارند، بیشتر نمود پیدا می کند؛ زیرا هنگامی که ورزشکاری پا به عرصه مسابقات بین المللی می گذارد، در مقابل دیدگان میلیون ها بیننده و تماشاگر به عنوان نماینده یک ملت و سفیر فرهنگ و تمدن کشورش، به شمار می آید.
بنابراین، اخلاق ورزشی می تواند برای برنامه سازان و برنامه ریزان رسانه ملی به عنوان یکی از پر مخاطب ترین رسانه ها، به خصوص در زمینه ورزش بسیار مهم باشد. امید است تمامی اصحاب رسانه بتوانند از این پژوهش که پژوهشگر محترم جناب آقای سید محسن حسینی هرندی زحمات فراوانی در تدوین و تهیه آن کشیده است بهره کافی را ببرند.
......
ادامه مطلب ...در اسلام وفای به عهد از علایم ایمان است و اساس آن باید از دوران کودکی پی ریزی شود . بحث امروز ما به خواست خداوند پیرامون این موضوع خواهد بود . در ضمن سخن ، احادیث مربوطه را به عرض می رسانم ، ولی از این نظر که پرورش کودک با خلق پسندیده وفای به عهد یا سایر سجایای اخلاقی در درجه اول به عهده مربیان اطفال است ، امروز قبل از ورود به بحث ، مختصری درباره وظیفه پدران و مادران و مسؤ ولیت آنان صحبت می کنم .
تامین زندگی کودک
همه می دانند اطفال واجب النفقه پدران هستند . بر پدر متمکّن لازم است مصارف غذا و لباس و مسکن فرزندان خود را بپردازد و زندگی آنان را تاءمین نماید . اداره زندگی کودکان و حفظ آبرو و شخصیت آنان به اندازه ای موردتوجه رسول اکرم بود که در حدیث آمده است ، مردی از انصار فوت کرد . دارای چند طفل صغیر بود و مختصر سرمایه ای که داشت نزدیک مرگ به قصد عبادت و جلب رضای خداوند از کف داد . کودکانش در همان روز برای زندگی از مردم تمنای مساعدت می کردند . این خبر به اطلاع پیغمبر اکرم رسید .
فقال
لقومه : ما صنعتم به ؟ قالوا دفناه . فقال : اما انی او علمته ما ترکتکم تتدفنونه مع اهل الاسلام ترک ولده یتکففون الناس .پرسید: با جنازه متوفی چه کردید؟ گفتند: دفنش نمودیم . فرمود: اگر قبلا می دانستم نمی گذاردم او را در قبرستان مسلمین دفن کنید . او مال خود را از دست داده و فرزندان خویش را به گدایی بین مردم رها نموده است .
بهترین بخشش وارث مسئولیت پدران منحصر به اداره زندگی مادی و مراقبت های جسمانی کودکان نیست ، پرورش های روحانی و ایمانی آن ها نیز به عهده پدران است . در نظر اسلام ادب و تربیت فرزندان از تاءمین حوایج جسمانی آنان ارزنده تر است . علی علیه السلام می فرمود:
ما نحل والد ولدا نحلا فضل من ادب حسن .
......
ادامه مطلب ...